بهم میگه قبل از اینکه عکست رو ببینم جزو کراش هام بودی خندیدم
وقتی ویس ت رو شنیدم گفتم این وبلاگ و صدا مال یکی دیگه س این قیافه مال یکی دیگه.میخندم چون جوابی جز خندیدن نداشتم
بهش گفتم به عنوان دختری که مار خورده و افعی شده. از نظر شما من آدم زبون بازی حساب میشم گفت آره بکار بردن جملات تیکه انداختن و خوب حرف زدن. توی حرف زدنتون هم عشوه و ناز خاصی هست ضمنا از نظر راهکار هایی هم که ارائه میدین واسه من که تجربه ی زیادی ندارم خیلی خوب و قابل قبوله .من پوکرفیس .پرسیدم طی این چندسال باتوجه به شناختی که از من رسیدین چقدر امکانش هست آدم دروغگویی باشم؟
گفت خب من راست و دروغ رو درست متوجه نمیشم .اگه دیده باشین حرفای بقیه رو هم میگم تا شما تحلیل کنین.گفتم نظرت در مورد پایبندی دوازده ساله و عشق عجیب من چی ؟ به نظرت ساختگی نمیاد؟
با توجه به شناختی که از شما دارم نه ولی با شناختی که از پسرا دارم آره .عشق یا دروغه یا پاتولوژیک
گفتم ببین ممکنه رابطه ی عاشقانه ی من از اساس دروغ باشه و کلا دختری وجود نداشته باشه یا مثلاً بوده اما من بهش پایبند نبودم و الکی اینجا ناله کردم
پرسید چه منفعتی برات داشته؟
گفتم خب من جلب توجه کردم یه عده رو دور خودم جمع کردم احساساتی به نظر رسیدم و یه عده به قصد کمک بهم نزدیک شدن و من ازشون سوئ استفاده کرده باشم. پرسید چجوری سو استفاده ای؟ گفتم مثلا میبرم لاکپشت سخنگو ببینن
با تعجب پرسید ناموسأ؟
بلند خندیدم و گفتم میبینی حقیقت همینقدر میتونه گنگ باشه
گفت گیجم کردی. حقیقت در موردت چیه ؟
گفتم شخصیه اما منظور من از این بحث این بود که به هیچ کس اعتماد نکن با هرکس در ارتباطی حواست رو جمع کن . حرفاشو گوش کن اما بسنج و دقت کن
امروز پیام داد کات کردم
# حجت اشرف زاده
درباره این سایت