فیلم بسیار عالی به نام مالنا
تعریفشو زیاد شنیده بودم
معروف ترین سکانسش اون قسمتی هست که مالنا تو میدون شهر با ارایش غلیظ و موهای رنگ شده رو صندلی کافه میشینه و سیگار روی لبش میزاره. بیش از ده نفر واسش کبریت و فندک تعارف میکنن
چرا؟
چون مالنا زیباترین زن شهره که به تازگی بیوه شده و از نظر مردان شهر دست یافتنی
مردهای زیادی از ابروی خودشون میگذرن و شانسشونو امتحان میکنن
برگردیم به اون سکانس معروف. چنین صحنه ای رو من زیاد دیدم. خیلی جاها. احترام غیر واقعی و تملق آمیز با هدف مشخص
همکار لوند و زیبایی تو بیمارستان  داشتم که فقط چند روز با من کشیک داد اما توجه خیلیا بهش جلب شد. بعضیا کنجکاوی و بعضیا اون هدف مشخص
پرستار آقا که الان دو ساله با من همکاره و تو این مدت چندین بار از من شام گرفته به بهانه های مختلف و متاهل هم هست وسط شیفت رفت از سوپروایزر مرخصی ساعتی گرفت که ذرت مکزیکی بخره واسه اون همکار من! همین بنده خدا تا حالا یه لیوان آب دست من نداده
بهیار اقا داریم که سه فرزند داره و 36 سالشه شغل دومش مغازه بستنی فروشیه. واسه همکار زیباروی ما بستنی گاومیش اورد
ناحق نگم یه بار واسه ما هم اورد اما خب این یکی معنی دار بود
دوتا نگهبانا بهش پیام داده بودن
یکی از پرستارامون که به شدت جانماز اب میکشه و الان هم پیاده روی رفته کربلا همچنان بهش پیام میده
کافیه از چشم نفر سوم به این قضایا نگاه کنیم که ببینیم چقدر چنین رفتار هایی زشته
هَوَل. چیز دیگه ای من به ذهنم نمیرسه
گدایی توجه، به امید چند کلمه صحبت یا اونایی که خیلی بلند پرواز بودن شاید هم آغوشی
اعتبار و احترام خودشون رو زیر سوال میبرن

ارزششو داره؟ مطلقا

.

سیگار صورتی. زد بازی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طب سنتی Casey ارتش بازی ها گروه جهادی انصارالمهدی (عج) شهرستان آبادان سایت دانلود رایگان پروژه معماری با بهترین کیفیت تنهایی من عکس و فیلم Shelia ویستا رایانه