اگر چه دلخوشیای زیادی تو زندگیم ندارم اما میدونم به یه دلیلی هنوز زنده ام .اونم اینه که بدرد نخور نبودم و وجودم لازم بوده. افرادی هستن که به وجود من نیاز دارن شاید همین چهارتا مریضی که میبینم و کار خیلی خاصی هم واسشون نمیکنم شاید خانواده م که دوسشون دارم و دوستم دارن
حاضرم در هر لحظه زندگیم رو واسه خانوادم بدم.
خانواده ی من شامل سه نفرن، پدرم مادرم و برادرم. خاله و عمه و دایی که خانواده محسوب نمیشن.
درسته که داداشمو خیلی اذیت میکنم و دائما سر به سرش میزارم اما قلبا دوسش دارم .از خانواده م که بیرون برم واقعا هیچکس برام اهمیت چندانی نداره. بخاطر شیوع بیماری به اصطلاح کرونا ، این ماه خونه نرفتم عید هم نمیرم چون ممکنه آلوده شده باشم و ناقل بدون علامت باشم.شاید اردیبهشت چند روزی برم خونه شایدم خرداد. بابام زنگ زده میگه فلان منطقه رو نرو ، اوضاعش خوب نیس. میگم اونجا هم نرم کجا برم؟خونه هم که نمیتونم بیام؟ممکنه آلودتون کنم . میگه ایشالا که چیزیت نیس برگرد بزار آب ها از آسیاب بیوفته .میگم خواهش میکنم شما از خونه بیرون نرین که من خیالم راحت باشه .من حواسم به خودم هست چیزیم نمیشه
درباره این سایت